احتمالا هیچ پدرومادری دوست ندارد که کودکش خجالتی باشد یا دیگران، این برچسب را به او بزنند. اگر كودكتان خجالتی است بهتر است بدانید راههای زیادی برای رفع این مشكل وجود دارد، به هر دلیلی كه كودك شما اكنون خجالتی است، بهتر است راههای كمك به او را پیدا كنید.
خجالت در واقع نوعی ویژگی شخصیتی در كودكان است، نه یك عیب و نقص كه نیازی به دعوا و شرمندگی والدین داشته باشد. این ویژگی با تشویق و حمایت والدین قابل اصلاح است.
از نظر علمی، احساس خجالت، یك واكنش طبیعی نسبت به افراد یا محیطهای جدید است كه در حقیقت تركیبی از حس ترس و كنجكاوی را در خود دارد. شیرخواران با دیدن غریبهها رویشان را برمیگردانند. كودكان نوپا به زمین نگاه میكنند و به پدر یا مادرشان میچسبند و حتی ممكن است در این شرایط، به مكیدن انگشت شست بپردازند، اما بیشتر بچهها قبل از 3 سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار میكنند و بهنظر، بسیار اجتماعی میآیند، اما بعد از این سن، ترس كودكان از غریبهها شروع میشود و آنها حس خجالت و شرمندگی را یاد میگیرند. در این زمان است كه ناگهان كوچولوی اجتماعی و برونگرای شما تبدیل به یك موجود خجالتی میشود.
گاهی بچهها، حالت خجالت را برای جلب توجه به خود میگیرند تا از انجام کاری که به آنها محول شده، خودداری کنند. در بیشتر مواقع، کودکان خجالتی هنگام احوالپرسی مادر با سایرین به مادرشان میچسبند، اما در برخی مواقع با ادامه ی رفتار، میخواهند دیگران از او سؤال کرده و با او صحبت کنند و مرکز توجه شود.
خجالتی بودن کودک را امری غیرطبیعی و مهم جلوه ندهید، ولی به او توجه داشته باشید تا سعی در جلب توجه شما از راههای دیگر ازجمله خجالت کشیدن نکند.
با مهربانی و آرامش، اعتماد به نفس کودک را تقویت کرده و او را از بدو خردسالی به جمع دیگران بهویژه کودکان ببرید. به بچه بیاموزید که برخی کارها مانند سلام کردن از رفتارهای خوب و مودبانه به حساب میآید.
کمرویی معمولاً به دلیل کمبود اعتماد به نفس ایجاد میشود. کودک کمرو مهارتهای ارتباط اجتماعی را بخوبی فرا نگرفته و توانایی ابراز وجود ندارد، اما این چیزی نیست که نتوانید اصلاحش کنید. میتوانید با یکسری بازیها او را سرگرم کنید و تجربه نقشهای اجتماعی مختلف را به او بدهید و مهارتهای اجتماعی و ابراز وجود را در او پرورش دهید. مثلا شبها در جمع خانواده، به جای آنکه هر کدام مشغول گوشی تلفن همراه یا تلویزیون باشید، به صحبت کردن با هم بپردازید. بهترین کار این است که خاطره بازی کنید. هر کدام یکی از خاطرات خوبتان را در جمع تعریف کنید یا اگر خاطره ای به ذهنتان نمیرسد، مسابقه شعر خواندن یا قصه خوانی بگذارید. همچنین میتوانید از فرزندتان بخواهید معلم شما شود و آنچه را که در کلاس یاد گرفته به شما یاد بدهد. یا از او بخواهید به عروسک هایش درس بدهد. خواهید دید که او با تصور کردن خودش در موقعیتی قدرتمند و اثرگذار، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده و به خوبی از پس اجرای نقش برمی آید.